-
ضد حال
1389/05/09 16:29
میدونید ضد حال به چی میگند؟ به افرادی گفته میشود که اصلا پایه نیستن و بانک تلفنی که آقای نعمتی زحمت کشیدن و درست کردن پر میکنند ولی عکس بچگیشون رو میفرستند یا اصلا عکس نمیفرستند میترسن که از ناسا بیان بدزدنشون (بس که نابغه هستن)، یا اونایی که نظر موافق میدن و خودشون اصلا حرکتی انجام نمیدن و بدتر از همه اونایی که نه...
-
شش قانون مهم مشکلات
1389/05/09 16:00
حوالی دهی بودم داشتم پیاده راه میرفتم که یک هوصدای عوعوشنیدم متوجه شدم سگ های آن ده به حضوریک غریبه پی برده اندوبه طرف من میآیندمن هم بااینکه خسته بودم سعی کردم سریع تر دورشوم ولی باتوجه به اینکه سگهاسریع تر میدویدندخیلی زود به من رسیدند دراین فکربودم که چه کارکنم؟دیگرنفسم بند آمده بودوبه ناچاردنبال سنگی چوبی چیزی...
-
تقدیر
1389/05/09 13:39
به نام خدا سلام من دارم روی یه p.s در باره تقدیر و قسمت کار می کنم ونیاز شدید به نظرات مختلف در باره تقدیر دارم . من نظر خودم را در متن زیر می نویسم و خوشحال می شوم که از نظرات شما نیز با خبر بشم. تقدیر تقدیر چون رودخانه ای خروشان همه چیز را در راستای خویش به جلو می راند و انسانها در برابر این رود خروشان دو دسته اند :...
-
ایرانی میتواند...؟!!!
1389/05/09 02:13
مدیریت ایرانی...!!! سلام ابتدا به ادامه مطلب برین و متن را بخونین..... وقتی جملهی مشخص شده را خواندید چه واکنشی نشان دادید یا چه احساسی بهتان دست داد؟ ناراحت شدید؟ به غرور ملیتان بر خورد؟ افتخار کردید؟ تأیید کردید؟ بیتفاوت بودید؟ در هر صورت من با خواندن این جمله به صورت ناخودآگاه پوزخند زدم! بعد با خودم فکر کردم که...
-
من دخترک را همان جا رها کردم!!!
1389/05/08 21:19
دو راهب که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از دیاری به دیار دیگر سفر میکردند سر راه خود دختری را دیدند که در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت که از آن بگذرد. وقتی راهبان نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آنها تقاضای کمک کرد. یکی از راهبان بلادرنگ دختر را برداشت و از رودخانه گذراند. راهبان به راه خود ادامه...
-
باورنکردنی
1389/05/08 13:08
سلام دوستان لطفا روی لینک زیر کلیک کنید و مراحل آن را طی کنید. باورنکردنی است چند بار امتحان کنید. http://www.milaadesign.com/wiz.swf راستی من فهمیدم که چطوری این کار را میکنه اگه شما هم متوجه شدید یا نظر بدید یا برام ایمیل بزنید.
-
تشکر
1389/05/08 01:35
سلام حرف خاصی برای زدن ندارم فقط می خواستم از همتون به خاطر تبریک گفتن ها تشکر کنم و آرزو کنم که در همه حال شاد و سرخوش باشید. راستشو بخواهید با خودم گفتم به جای تشکر در بخش نظرات هر پست٬ بهتره یه پست تشکر بنویسم. امیدوارم که شما هم دایی٬ عمو٬ خاله٬ عمه٬ پدر ٬ مادر یا هرچی که دلتون میخواد بشید فقط خواهشا گودزیلا نشید...
-
دانشجو در ایران
1389/05/07 23:57
عاشق تخممرغ است! سرکلاس دروس عمومی، چرت میزند و سر کلاس دروس اختصاصی، جزوه مینویسد! سیاسی نیست ولی سیاسیها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال میکند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دوپرس از غذای دانشگاه را میخورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه...
-
یه درخواست
1389/05/07 13:52
دوستان لطف کنند خودشون نظراتی که برای پست هاشون میزارند رو تایید کنند فقط لطف کنند و نظراتی رو که بچههای خودمون میزارند رو تایید کنند نه پستهای تبلیغاتی رو. این دفعهی آخری هست که من تاییدشون میکنم نظرات را!!!!!
-
ارزش لحظهها...
1389/05/07 13:45
در مورد این یکی که دیگه چیزی ندارم بگم (فقط .......).
-
برترین مردهای سال 2006
1389/05/07 13:36
بچه ها به نظرتون 3 نفر از برترین مردهای سال 2006 کیان؟!
-
چگونه یه روز خوب داشته باشیم؟!!!!
1389/05/07 13:33
بدون شرح !
-
دوست داریم چه کاره بشیم؟
1389/05/07 13:27
بچهها به نظر شما بیشتر از همه دوست داریم چه کاره بشیم؟ یعنی این فایله درست میگه؟
-
زندگی بهتر از این نمیشه
1389/05/07 02:03
سلاااااااااااااام ........ خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟ من که توپه توپم........اصلا زندگی بهتر از این نمیشه.. ....حال کردین خبر دایی شدن داودا. مثله توپ صدا کرد جوری که به مدت 3 روز کله وبلاگا به خودش اختصاص داد. تاجایی پیش رفت که مهدی صورتی میخواست اسمه وبلاگه بزاره داود درتومی! اینکه چیزی نیست تو خیابونم که با داود راه...
-
ایمان
1389/05/06 20:46
دو مرد در کنار دریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند. یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری ماهیگیری نمیدانست. هر بار که مرد با تجربه یک ماهی بزرگ می گرفت، آنرا در ظرف یخی که در کنار دستش بود می انداخت تا ماهی ها تازه بمانند ، اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دریا پرتاب می کرد. ماهیگیر با تجربه از...
-
فاصله ها
1389/05/06 20:32
مردن گم شدن از ماست نه از فاصـــــله ها دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها گر چه دیگر همه جا پر ز جدایی شده است مشکل از طاقت دلهاست نه از فاصــــله ها سلام ببخشید اگر کمی تلخ بود انشالله طاقت دلت زیاد بشه آقا مهدی نوشتم که بدونی هستم به امید کوتاه شدن فاصله ها و به امید دیدار از نزدیک و دور از فاصله ها
-
تبریک
1389/05/06 17:44
به به تبریک میگم آقای محمد قیصریه عاقبت تونستی ایمیل عضویت دریافت کنی (یا قبلیها رو دیدی؟) عضو وبلاگ بشی. لطفا اسم و فامیل رو کامل کن. فعال هم باش و فقط سیاسیش نکنی که فیلتر بشیم! راستی بیستمین نفر عضو شده تو وبلاگ هستن . مثلا آقای قنواتی عضو هستن اما دریغ از یک پست (اگه دستم بهش برسه )!
-
تحت تاثیر
1389/05/06 00:50
سلام دوستان! یک فایل جالب براتون گذاشتم حتما ببینید. منتظر نظراتون نییییییییییییییییییییز هستم. http://s1.picofile.com/jahad87_saeid/Documents/SOMETHING_BOTHERING_YOU.PPS.html
-
قدم نو رسیده مبارک
1389/05/06 00:45
داوود جان دایی شدنت مبارک! انشاالله یه روزی خاله بشی.....
-
عید بر شما مبارک
1389/05/05 15:13
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغض ها که در گلو رسوب شد، نیامدی خلیل آتشین سخن،تیر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی تمام طول هفته را به انتظار جمعه ها دوباره صبح، ظهر، نه! غروب شد، نیامدی ------------------- ما معتقدیم که...
-
سـوال جدی
1389/05/05 12:11
یه سوال جدی ببینید هر کســـی یه ســــــــــــــری خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی داره.. و همینطور به صورت سلیقه ای یه نوع اخلاقی را میـپـسنده(یکی پر حرف و... را دوست داره یکی انسانهای مظلوم وبی حرف یکی شوخ، یکی رو دار یکی ادم های به قول معروف تودار را دوست داره و...و...و..) و ممکنه کسانی از اخلاق یه نفربدشون بیاد، در...
-
دو داستان جالب
1389/05/05 11:30
سلام. دو تا داستان قشنگ خوندم، برای شما هم گذاشتم. نظر یادتون نره! شمایید؟ یک خانم 45 ساله که یک حملهء قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود .. در اتاق جراحی که کم مونده بود مرگ را تجربه کند حضرت عزرائیل رو دید و پرسید: آیا وقت من تمام است؟ حضرت عزرائیل گفت: نه شما 43 سال و 2 ماه و 8 روز دیگه عمر می کنید در وقت مرخصی...
-
سلام به همه م مخصوصا داود جون گل
1389/05/05 11:08
خوشبحال اون بچه ای که دایی مثل داود ( با حال و مهربون ) داره. آقا داود شیرینی یادت نره، دوباره به درب ورودی کوه صفه حواله ندیااااااااااااااااااااااااااااااااااا . دیگه دایی شدی.
-
درخواست
1389/05/04 14:28
دوباره سلام میگم من می خوام در ضمینه DSP و میکروکنترلر های ARM کار کنم. اگه از دوستان کسی اطلاعات مناسب و مفیدی در این باره داره خواهش می کنم برای من ایمیل بزنه. alireza.sp2413@gmail.com خیلی متشکرم
-
تبریک
1389/05/04 14:18
سلام ببخشید که دیر به دیر سر میزنم. فرا رسیدن اعیاد شعبان را به همه تبریک عرض می کنم. راستی به داوود جون گلم تبریک می گم و امیدوارم که بابا هم بشی (نخند بی جنبه ) البته اول پیتزای دایی شدنتا بده بعد تا بابا شدن.
-
[ بدون عنوان ]
1389/05/04 12:54
یه خبر بد ... قصد ناراحت کردنتون را ندارم ولی... چه کنم که میخوام با شما در میون بذارم (هر چنـد میــــدونم دلتـــــــون ریــش ریـــش میشــــــــــــــــــــــــه)و شما را سهیم کنم تو این غم تا از بار غصه من کم بشه. میدونید....!!! اخه چه جوری بگم؟؟//طوریتون نشه// اقا انگشت من دیشب توی سالن( فوتبال ) شکست. بی زحمت...
-
بســوزه پدر عشق
1389/05/04 01:38
عاشــــــــــــــقی دد بردیــه!!!! یه فایل کم حجم(برای دایال آپی ها..البته منظورم اصلاعلیرضانیست که میگند فایلهات حجیمند و راحت دا نلود نمیشندو.. ) ولی پر محتوا . در ادامه : یه تبریک به داوود جون (دایی جان)یکی به رامین گله (اقا داماد ظاهرآ)ویکی به اقا سعید گل(قدم نو رسیده به وبلاگ) که با هر زحمتی بود خودشو به ما رسوند...
-
تبریک
1389/05/04 01:34
سلام اینجانب از طرف انجمن حمایت از خانم ها به آ قای مهندس درتومی تبریک میگم وامیدوارم همیشه روزهای سراسر خوشحالی داشته باشند.( قدم نو رسیده مبارک ). در ضمن بچه ها یکی دیگه از بچه ها به زودی خاله میشه اول فامیلشم سجادی . در ضمن آقای درتومی قرار بود سور بدید یادتون که نرفته.(ما که یادمون نرفته.)
-
قشنگ
1389/05/04 01:17
سلام دایی داوود دایی شدنت مبارک. منم میخوام از این به بعد براتون از این فایل power point خشگلها بزارم .
-
تازه وارد
1389/05/04 01:08
سلام دوستان! واقعا شرمندم که این چند وقت نبودم و خیلی خوشحالم که به جمع دوستان برگشتم.