| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
| 30 | 31 |
به نام خدا
سلام
من دارم روی یه p.s در باره تقدیر و قسمت کار می کنم
ونیاز شدید به نظرات مختلف در باره تقدیر دارم .
من نظر خودم را در متن زیر می نویسم و خوشحال می شوم که از نظرات شما نیز با خبر بشم.
تقدیر
تقدیر چون رودخانه ای خروشان همه چیز را در راستای خویش به جلو می راند و انسانها در برابر این رود خروشان دو دسته اند :
دسته اول نا امیدانه دست از شنا کشیده خود را تقدیم به امواج سرگردان می نمایند تا در ورته قسمت خویش غرق شوند و دسته دوم شناگران ماهری هستند که امیدوارانه تلاش می کنند و قدرت شنا خلاف جهت آب و رسیدن به ساحل امن را دارا هستند.
من این قدرت شنا را اختیار می نامم و شرط رسیدن به ساحل مقصود را وجود امید درناکجای باور آدمی که وجود این دو برترین تمایز انسان نسبت به سایر مخلوقات است.
من به تقدیر هیچ اعتقادی ندارم . گاهی ما انسانها برای فرار از تلاش بیشتریا گول زدن خودمان به واژه تقدیر یا امثال آن مثله قسمت این چنین بوده روی می آوریم غافل از اینکه یکی از علل عقب ماندگی برخی ملتها همین واژه تقدیر و قسمت است. به راستی اگر انسان نخستین دل به تقدیر میبست اکنون بعد از چند هزار سال از خلقت انسان هنوز هم ما غار نشین بودیم و میگفتیم " تقدیرما این چنین بوده است".به نظر من وجه تمایز آدمی با سایر موجودات وجود قدرت استدلال و منطق در تفکر و مکانیزم دقیق او در وقف دادن خود با شرایط محیط و حل مشکلات خود میباشد وگرنه تمامی موجودات بسته به نوع خودشان دارای قدرت تفکر هستند.
آیا میدانستید سیستم مغز مرغ بسیار شبیه مغز انسان است؟ پس چرا مرغ از ابتدای آفرینش تا کنون به یک صورت میزیسته؟؟؟
انسان همواره با ۲واژه قضا و قدر روبرو ست.
قضا را انسان به هیچ وجهی نمیتواند با ان مقابله کندو یــا پیشبینی کند . همان میشود که باید بشود و حتی قبل از بدو تولد رقم میخورد البته این کلی است ( شرایط زندگی وجزئیات زندگی و...شامل قضا نمی باشد وبستگی به خود فرد دارد)
ودیگر واژه قدر است که بسته به شرایط رقم میخورد ولی الزاما اجرائی نــــــــــــــــــــیــســت.انسان میتواند با قدرت معنوی(دعا،صدقه و...)وقدرت مادی(اختیار و اراده و هوشیاری و...)ان را رفع کند.
و در نهایت این ماییم که خواه ناخواه با اینها روبروییم که با به وحدت رسیدنمان با خودمان و توکل به خدا به راحتی و با رضایت این «ای تم» را پشت سر میگذاریم.
ابتدای خلقت بشر که جبر مطلقه.به اجبار پا به دنیا گذاشتیم بدون این که ازمون سوالی بشه.و به اجبار هم می میریم بدون این که ازمون پرسشی بشه. این رو چی می شه اسمش رو گذاشت؟؟؟؟؟؟؟؟