چند تا عکس

سلام به تمامی عزیزان 

  

اینم چند تا عکس که امیدوارم نظرتون رو جلب کنه!!

  http://www.dostanfun.com/view.asp?id=50543562287101436 

  

http://www.dostanfun.com/view.asp?id=50541688121100022

نظر به اینکه یکی از دوستان فرمودند پست معمای انیشتین رو قبلا آقای پدریان گذاشتند من هم حدفش کردم عینه نظری رو که روی پست گذاشتند رو  می نویسم و جواب میدم 

 

کاش شما که دم از انتقاد سازنده میزنی، این پست رو که قبلا آقای پدریان گذاشته رو نمیگذاشتی
حداقل اونجوری امیدوار تر بودم.(مجید نعمتی) 

 

من الان هم دم از انتقاد سازنده می زنم اما شاید به دلیل کم سوادیم نمی تونم ربط این اشتباه رو با انتقاد سازنده بفهمم اگه کسی فهمید به منم بگه.  

 

این فقط یک اشتباه بود اولا"از اینکه اشتباهم رو بهم گوشزد کردید تشکر می کنم اما از اونجا که پست آقای پدریان 26تیر روی وبلاگ اومده و من اون موقع عضو وبلاگ نبودم و این پست رو هم نخوندم بنابراین این اشتباه از نظر خودم قابل بخششه و همین برام کافیه

 

!!!

سلام به همگی  

میبینم که همگی شدیدا مشغولید و هیجان داره از وبلاگ میباره!‌ و واسه اینکه سکوته  حزب کمونیست خانوما رو در هم بشکنم وارد عمل شدم! 

بچه ها کارتون عالیه  وبلاک شده آخر تنوع و از یکنواختی در اومد!!!!!! و منم از طرف همون حزبی که گفتم و فقط و فقط در جهت افزایش تنوع وبلاگ چند کلمه حرف خالصانه با دوستای همکلاسی داشتم:

آقای قیصریه ها منم هم چنان سر حرف شما هستم!!!! چی بودن اون پست های آبگوشتی!! 

 

إ إ إ‌ آقای نعمطی چرا کوتاه اومدید!  به پصت های شما تحین کردند نمی خاید هیچی بگید؟! بیانیه ایی! جوابیه ای! چیزی! تحین از این بیشتر ممکن نیست!   

 

آقای مجیدی کار شما و آقای میرزایی عالیه همینجوری ادامه بدید! اینو بفروشید!‌ پشت اونو خالی کنید! عالیه

  

آخی خانم وطن نژاد حیف که شما خدا حافظی کردید و رفتید و مطمئنم که دیگه به وبلاگ سر نمیزنید وگرنه یه چند کلمه حرفم با شما داشتم ! حیف شد جدا 

  

آقای محمد پور شما هم موضع خودتونو مشخص کنید تا یه گفتمانم با شما داشته باشم! این جور که من از نظراتتون فهمیدم در جهت باد از دم با پست ها موافق بودید !  

 

آقا شمس و آقای قنواتی چرا بین پست های بچه ها پستهای بی ربط میزارید!؟ خب بچه ها از بحث دور میشند و احتمالش هست که یادشون بره داشتند کاملا متمدن با هم بحث میکردند! حالا هر چند ضعیف اما احتمالش هست به هر حال بعد اون موقع کی جواب گو میشه؟؟!!!!‌

 

آقایون و خانم های محترم ( احتمالا منظورم خودمم!!! آهان نه هر ۱۲۰۰ سال یه بار خانم زمانی و خانم حق شناسم هستند) که سکوت کردند! به سکوتتون ادامه ندید! هر کدوم یه بیانیه و انتقاد سازنده از نوع مهندسی بکنید عالی میشه!

 

 

و در آخر یه خواهش از مدیر محترم وبلاگ (قبلش تولدتون با تأخیر مبارک )  

لطفا از آپلود پست های صلح طلبانه ای که روند جریانات وبلاگ رو کند میکنه و  چند ساعتی منتقدین محترم رو تو سر در گمی میزاره و احتمالا چند نفر رو از ادامه ی این بحث هیجان انگیز منصرف می کنه و احتمالا تعدادی رو نادم و پشیمان میکنه جلو گیری کنید! ( آقای مهندس در تومی شک نکنید که منظورم پست شما نیست) آخه اگه همه چیز با صلح و صفا تموم بشه و همه از هم عذر خواهی کنند که نمیشه که. . . !  

 

دوستان شک نکنید که هدفم کاملا خیر خواهانست  

موفق باشید

بدرود

 

سخنانی ازسر درد

دیرگاهی نیست که محیط وبلاگمان جولان گاه  سخنان دوستانی شده است که سخت عنان قلم را در دست گرفته اند و افکار پریشان خود را در آن وارد می کنند آنگونه که صبح پس ازرهایی از دست هفت پادشاه دست و رو نشسته به پشت میز خطابه پرتاب گشته و آنچه که در خواب دیده اند و آنچه دوست می داشتند ببینند را به رشته ی تحریر در می آورند که سخنان اخیر از آن دسته اند 


چگونه است شما که خود سنگ فتنه را بر منجنیق فلک گزارده اید حال از فتنه گران سخن می گویید 


چگونه است وطن نژادی که زیر گیوتین سخنان شما رفتن را بر ماندن ترجیح داد اکنون اسطوره ی مبارزه ، استقامت وپرچم دار مبارزه با استثمار افکار شده و سزاوار آن گشته که به همراه عده ای از مهندسین جمع شویم ،در مقابل جهاد خبردار بایستیم و وطن نژاد ،هیپ هیپ ،هورا. 


پر واضح است که روی سخنم با شماست میر حسن قیصری ،براستی بیرق سخن تا این اندازه روی دوشتان سنگینی می کرد که بیش از چند روز زیر آن دوام نیاورده و این گونه به تناقض گویی افتاده اید.کاش اگر تیزی قلمتان دل دوستانی را مجروح ساخته بود ،عذر خواهی از تیزی سخن بر آن ضماد می کردید نه آنکه به سبک کسانی مانند دکتر عطریان فر سخنان خود را زیر پوتین مصلحت لگدمال می ساختید .  


اکنون که دوم سخن شما را خوانده ام از اینکه ازاول سخنان شما طرفداری هرچند بی غرض کرده ام احساس شرم می کنم که تکیه بر کوه کاه کرده ام. 


لطفی نمایید اگر زین پس به قصد نقد به پشت میز خطابه پرواز کردید به عقوبت نقد خود بیاندیشید تا سودبخشی ونیرومندی نقدتان افزون تر شود واز خطاهای محتمل پیراسته گردد. 


                                                                                                 واسلام
                                                 بیستم مهرماه سال هزار وسیصد وهشتاد ونه خورشیدی

اطلاعیه جامعه مهندسین حوزه عملیه جهاد

با توجه به حاشیه ساز شدن بیانیه ها  این بیانیه را بدون در نظر گرفتن نام نویسنده بخوانید 

در واقع دوست نداشتم بیانیه من باعث دلسردی بشه ، این بیانیه هم برای دلگرمی دوستان 

کی به کیه 


با سلام و عرض تهیت به ساحت مقدس صورت العملا ، صورتی کبیر و آرزو سلامتی و سعادت برای

 مقام شامخ نعمتی

در ابتدا تولدین برادرین محترمین را تبریک عرض می نماییم 

متاسفانه دیده شد که برخی از خود فروختگان و بازیخوردگان دسیسه های شوم و ددمنشانه ی استکبار، برخواستند و در سدد بر آمدند تا با تضعیف روحیه ی ارسال پست و کامنت گذاری، وبلاگ جهادیان را به سراشیبی سقوط بکشانند.

در این راه متاسفانه ما بسیاری از سرمایه ها و اندوخته های خود را از دست دادیم ولی با روشن دلی و ذکاوت بی نظیر برادران و خواهران همیشه در صحنه. این فتنه بار دیگر به فراموشی سپرده شد.

سال ها تلاش و مبارزه ی صورتی فقید و نعمتی دلیر و وطن نژاد سلحشور نادیده گرفته شد و فرصت به دست فرصت طلبان افتاد. و اگر نبود بیدار دلی جهادگران مبارز، امروز راه آنان پامال هوای نفس و امیال بی ارزش فرومایگانی چون سران فتنه شده بود.

این نهاد مستقل به طور اعم و اخص ، هر گونه تلاش در جهت انتقاد از عزیزان دلسوخته را محکوم کرده و مسرانه از بانوی کریمی که از نژاد وطنمان ایران است تقاضا دارد تا در راه اعتلای آرمان های صورتی بزرگ و در راه پیاده سازی ارزش های این وبلاگ. امثال نعمتی را تنها نگذارد.

دست های پشت پرده ای که قصد داشتند با برون راندن نیروهای انفعالی ، صحنه را برای حضور دست نشاندگان خود آماده کنند. امروز در سوگ دسیسه های خود به ماتم نشسته اند.

وطن نژاد، استوره  مبارزه ، استقامت ، ندای آزادی و آزادگی ، پرچم مبارزه با اسثمار افکار و انحصار اپسات (جمع پست) بود. امروز در غم از دست دادن چنین شریک بی نشانی هستیم که حتی تا آخرین لحظه ، در فراموشی ماند و هیچ گاه هویت خویش را آشکار نکرد.

با آن که امید است این مبارز و این مپاست (پست فرستنده) دو باره در جمع جهادیان 87 ظاهر شود . برخود لازم می دانیم تا از درگاه عنایات خصیصه ی صورتی تقاضا کنیم تا از خروج این عضو  تلاشگر ، مجاهد و مبارز جلوگیری کند.

واسلام علی من اتبع الجهاد 

تغییر افکار عمومی

سلام دوسه تان (به نقل از آقای اشکان رحیمی)

آقا چرا جو سازی میکنید، کدروت چیه!!!! انتقاد غیر سازنده کدومه!!!!!

حالا این رفیقه ما بعد نود و بوقی اومد 4 تا کلمه حرف بزنه هااااا.

عجب آدمایی پیدا میشن، جو سازی میکنن

خوب حالا واسه اینکه مطمعن بشید هیچ کدروتی نیست یه کاری میکنیم.

اول اینکه علیرضا گوشتو بیار جلو، شما برید عقب دیگه

یکم تند رفتم، ببخشید.

خوب حالا همه صورتتونو بیارید جلو

اوی اوی، شما چرا میاید جلو، خانوما برن عقب




ای که هر چی میکشیم از دست این مهدیه، یه شکلک ماچ(بوس) نداریم.

خوب نداشته هارو فراموش می کنیم.

هنوز صورتتون جلوه.

خوب

مااااااااااااااااااااااااااااااااااچ

راستی نظراته سازندتون رو فراموش نمیکنم، مطمعن باشین.

کوچکترین پل دنیا

تا حالا کوچکترین پل دنیا رو دیدید؟ کلیک کنید  و حالشو ببرید.   

 

http://s1.picofile.com/jahad87_saeid/New%20Folder/Smallest%20international%20bridge.pdf.html

بیانیه شماره 2 میرحسن قیصری

به نام یکتای بی همتا 

چندی بود که می دیدیم عرصه ی وبلاگ ، تبدیل به جولانگاه کسانی شده است که  خود را سردمدار این جنبش اینترنتی می نامند. 

آن زمان که این وبلاگ احداث شد و من به عنوان فردی از افراد رشته ی الکترونیک سال 87 جهاد به عضویت آن در آمدم می پنداشتم که این وبلاگ آن گونه که از اسمش مشخص است وبلاگی است برای دل نوشته ها ، سوتی ها و... جهادیان 87 . و این گونه نیز بود .

اما دیری نپایید که با حضور یک بیگانه وضع به طور کامل متشنج شد ، بحث ها از مسائل جهاد برون رفت و مطالبی که هر کدام لبخندی بر رخ پدیدار می کرد و دلی را خرسند و از دل بر آمده بودند و بر دل می نشستند جای خود را به مطالب تکراری و در همی دادند که تنها پر کننده ی صفحه وبلاگ و گیرنده ی وقت خوانندگان و شاید به قولی بالابرنده نام ایشان در جدول اسامی کنار صفحه بود .

در چنین فاجعه ای  با عرض معذرت باید اعلام کنم خانم وطن نژاد، مجید نعمتی، مهدی صورتی و شاید در مواردی بنده ی کمترین، بیشترین تقصیر را داشته باشیم.

وبلاگی که زمانی مملو از نوشته های شور انگیز و زیبا بود امروز مبدل به زباله دانی از پس مانده های مطالبی شده که از عهد دقیانوس به جا مانده و شاید برخی مطالب آن قدر قدیمی است که به نظر می رسد بهتر است نام وبلاگ را تغییر داده و آن را  کهنه سرای پست ها بنامیم . 

جالب آن است که دوستان وقتی به آنان تذکر داده می شود اعلام میکنند که شاید این مطالب را کسی نخوانده باشد و برایش جالب باشد. و همین شاید ها است که رغبت شخصی مرا از همکاری در این وبلاگ از میان برده است.

امیدوارم آن گونه که می پندارم نباشد ولی به نظر می رسد برخی اوقات تنها به منظور پر کردن صفحه و به احتمال قوی جلو زدن در تعداد پست هاست که افراد دست به ارسال مزخزفات میزنند که در این میان مجید نعمتی و خانم وطن نژاد از همه بارزتر عمل نموده اند.

از همین جا به همه ی شما دوستان اعلام می کنم چنان چه آن گونه که در چند پست آخر گذشته است ، باز محیط وبلاگ به محیطی جهت دل نوشته های جهادیان تبدیل شد که هیچ و ما و شما مراد خویش را یافته ایم و اگر گام های کج گذشته چونان که گذشت دوباره تکرار شود. اینبار ساکت نخواهم نشست و شمشیر از نیام بیرون خواهم کشید .

میر حسن قیصری 

89/7/14

تشکر بسیار

سلام  

از حضور تمامی دوستانی که امروز در جلسه دفاعیه ما حضور داشتند کمال تشکر را دارم .  

آقایان : شمس - احمدی - خراسانی - عالی زاده - حاتمی و نماینده تام الاختیار آقای درتومی : اشکان رحیمی و دیگر دوستان که شاید به یاد  نداشته باشم .  

قلب کوروش شکست ....

ایران ای خرم بهشت من        روشن از نو سرنوشت من 

 

ادامه مطلب ...

من حسین ام...پناهی ام.

پس از اتمام تحصیلات متوسطه در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسهٔ آیت‌الله گلپایگانی رفت بعد از پایان تحصیلات طلبگی برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی‌اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مساله‌ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضلهٔ موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتاده‌است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه می‌دانست روغن نجس است ، ولی این را هم می‌دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی ست و خرج سه چهار ماه خانواده‌اش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و...

ادامه مطلب ...

مسلمانی

واعظـــی پرســیـــد از فـــرزنــد خــویش

  

هیچ مـــی دانی مسلــمانی به چیست؟

 

 صدق و بی آزاری و خـــــدمت به خــلق

 

هم عبادت هم کـــــــــلید زندگیـــــســت

 

گـــــفت زیــــن معیـار انـــدر شــــــهر ما

 

یک مسلمان هـست آن هم ارمـنــیست! 

 

               !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تشکر

سلام به همگی 

خیلی خیلی از تمام دوستانی که نظر گذاشتند و تبریک گفتندمخصوصا نسیم خانوم ممنونم. امید وارم زندگی همگی تون همیشه شاد و پر از اتفاق های خوب باشه!!!  

چشم شیرینی هم میدم! البته همین الان آقای رواقی چون به  اسلام و نظام جمهوری اسلامی   و. . .  پشت کرد و کوکا کولا خواست تو تحریم قرار گرفت و از لیست حذف شد!!! ( کم کم بقیه رو هم به همین ترتیب از لیست حذف میکنم! آخر سرم یه چیزی طلب کار میشم

بازم از همگی ممنون!

دیروز ... امروز

دیروز از هرچه بود گذشتیم ، امروز از هرچه بودیم!
آنجا پشت خاکریز بودیم ، اینجا در پناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم ، امروز مواظبیم ناممان گم نشود!
جبهه بوی ایمان می داد ، اینجا ایمانمان بو می دهد! 

جبهه سرزمین صداقت بود ، اینجا پر از حسادت!

جبهه زمین جوانمردی بود ، اینجا جوانمردی بر زمین می خورد!

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم... بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم. 

 "شهید شوشتری"