دنیایی دیگر

دنیای انسان دو چشم

+ 2



دنیای یک عینکی دنیای متفاوتیه

دنیایی که حق انتخاب دیدن یا ندیدن با خودته، خیلی راحت میتونی آن لحظه هایی رو که دلت نمیخواد ببینی رو حذف کنی

دنیایی با جلوه ی خاص، مشابه وقتی که داری از درز یک در به داخل اتاق نگاه میکنی با این تفاوت که به جای در تصویر تاری میبینی که هر چی دورتر رو نیگا کنی تارتر میشه

دنیایی که بی اون که بدونی یا حواست باشه چشمات رو میگذاره پشت یک طلق محافظ که وقتی مثلا یک پشه با سرعت نور داره میره تو چشمت و تو چشمت رو بی اختیار میبندی بعد از اینکه با احتیاط تمام چشمت رو باز میکنی صحنه با حالی میبینی، صحنه پخشو پلا شدن پشه پشت ویترین

چقدر جذاب از کار در اومد، شک ندارم الان آرزوتونه یک دست نداشتین ولی در عوضش عینک داشتین

فکرشو کن! اینهمه راه رفتی شمال میخوای بری آبتنی، بعد میری داخل آب، میری جلو و جلوتر تا جایی که خودت رو بسپری دست موج و حالشو ببری

لحظه ای که منتظرش بودی فرا میرسه، یه موج بزرگ میاد و سوارت میکنه، میری تو اوج، بعده اینکه قسمت فاز دار تموم میشه میبینی، ای دل قافل چرا دنیا تیره و تار شد

داری بچه رو میبوسی، قافل از اینکه باحال ترین سرگرمیش اینه که وقتی در قفلت به سر میبری چشمات رو برداره و بندازه دور

تو سوز و سرمای زمستون تمام بدنت داره منجمد میشه، تمام تلاشت رو میکنی که خودت رو  هر چه زودتر به یه جای گرم برسونی و اول از همه دستات رو گرم کنی، پات رو که داخل میذاری! یهو یه ابره بزرگ میاد و همه جا رو فرا میگیره حالا باید با دستای بی حس ابرهارو کنار بزنی

تو گرمای تابستون زیره آفتاب خیسه عرق شدی و از سر و صورتت داره عرق میچکه، با سرعت نور خودت رو میرسونی و سرت و میگری زیره آب و بازم

همیشه نگرانه حسرتی هستی که بقیه میخورن، حسرت دیدن چشمای قشنگت بدون اون عدسی قطور

خوب هنوزم دلت میخواد یه دست نداشتی ولی به جاش عینک داشتی

یه نصیحت هم بهتون بکنم، هیچ وقت سعی نکنین به یه عینکی از پشت خنجر بزنین!!!!

چون اون پشت سرش رو هم .........

نظرات 3 + ارسال نظر
رامین 1391/04/03 ساعت 04:49 ب.ظ

آهرین..آهرین

ما که تو جبهه حق علیه باطل بودیم و مثل همیشه حق با ما بود
اونی رو هم که مشخصاتش رو دادم حدودا 7 سال بود داشت خدمت میکرد و با حفظ سمت مایحتاج عرق و ورق و زرورقه پادگان رو هم تامین میکرد.
ولی خدایی توصیفی که کردم کپیه جنسه

حسن مجیدی 1391/04/08 ساعت 12:20 ق.ظ

آی گفتی...
من میفهمم چی میگی.

داود 1391/04/08 ساعت 08:12 ب.ظ

ببین گیر بیخود به روزگار و عینک و چشم و ... میدی !!!!
نهایتش اگه چشم هم نداشته باشی میتونی یه کاری کنی، یه جری زندگی کنی ، حالشو ندارم واسط استدلال بیارم که میگذره ولی اگه معده نداشتی میخواستی چه غلطی کنی!
.
.
ربطشو به این پست نمیدونم یا حتی معنیشو!! فقط خواستم تعداد نظرات بالا بره

منم چیزی دستگیرم نشد
ولی لایکش میکنم واسه اینکه تعداد نظرات رفت بالا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد