ای مسافـــــر ز سفر خسته مشو راه دراز است هنوز بیخبرمانده زسـر منزل واین قصه چو راز است هنوز سنــــــگ خارا به ره و پای سفر نیست ترا چاره طلب چاره گر عقل بداندیش شود ســـوز و گداز است هنوز
شمس الدین عراقی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
زمانِ بی کرانه را
تو با شمارِگامِ عمرِما مسنج
به پای او دمی ست این درنگ درد و رنج
به سانِ رود
که در نشیبِ دره سر به سنگ می زند،
رونده باش
امیدِ هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش
خودم برات می نویسم تو بمیر!!!
چطوری هم اتاقی؟
خیلی مخلصیم
ای مسافـــــر ز سفر خسته مشو راه دراز است هنوز
بیخبرمانده زسـر منزل واین قصه چو راز است هنوز
سنــــــگ خارا به ره و پای سفر نیست ترا چاره طلب
چاره گر عقل بداندیش شود ســـوز و گداز است هنوز
شمس الدین عراقی