وبلاگ گروهی بچه های الکترونیک جهاد دانشگاهی اصفهان- ورودی 87

بهانه ای برای ماندگار کردن خاطره ها

وبلاگ گروهی بچه های الکترونیک جهاد دانشگاهی اصفهان- ورودی 87

بهانه ای برای ماندگار کردن خاطره ها

اگه. . .

اینو یه جایی خوندم خیییییییییییییییییییییییلی به نظرم جالب اومد

گفتم خوبه اینجا هم اجراش کنیم! ولی خدایی! خواهشا! لطفا!

انگشت رنجه فرمایید و نظربزارید

یه زره ذوق نشون بدید دیگه!

فخری سجادی 1389/09/06 ساعت 10:22 ب.ظ

نظرات 11 + ارسال نظر

مجید نعمتی 1389/09/06 ساعت 11:01 ب.ظ

از اونجایی که بنده صبح اول صبح که از خواب پا میشم اولین جایی که میرم دستشوییه!
پس صد در صد اول خلا اونجا رو احساس میکنم و میرم تو فکر ساختش

حسن مجیدی 1389/09/07 ساعت 12:04 ق.ظ

۲ حالت داره
۱) دوباره می خوابم.
۲)شروع به اختراع جهاد دانشگاهی واحد صنعتی اصفهان می کنم.

رامین رواقی 1389/09/07 ساعت 09:47 ق.ظ

من یه دستگاهی اختراع میکردم که باعث بشه کسی دیگه نتونه برقو اختراع کنه و در آینده هم گرایش الکترونیک و دانشگاهم به و جود نیاد و دیگه جهاد دانشگاهی هم در کار نباشه تا دیگه کسی اونجا قبول نشه و با مدیر گروه ... سروکله نزنه و بادوستانی ... آشنا نشه و این قدر حرص نخوره ودچار بیماری های روانی نشه و به طبع اون دیگه تو دنیا جنگ و خونریزی به پا نشه و منابع طبیعی از بین نرنو تو دنیا بحران کمبود مواد غذایی به وجود نیادو میانگین عمر مفید انسانها کاهش پیدا نکنه و نسل انسان در خطر نابودی قرار نگیره!!!!
واقعا این دستگاه میتونه از انقراض بشریت جلوگیری کنه.

احسان احمدی 1389/09/07 ساعت 06:09 ب.ظ

من میرفتم لب جوی و شعر های حافظ رو از اول می سرودم بعد هم سینما رو اختراع می کردم و فیلم هایی رو که تو خوابم تورناتوره، تارانتینو ، فرانک دارابونت‌،دیوید فینچر و جیم جارموش و کوروساوا ساخته بودن رو میساختم و دست آخر هم اشعار سهراب رو از اول می سرودم و تابلوی گل آفتابگردان ون گوک رو هم خودم میکشیدم و در آخر تو بازیهای آسیایی به جای بیست مدال طلا 37 طلا میآوردم تا رکوردسال 1974 رو هم بشکنم. مرسی که این مطلب رو گذاشتین خیلی جالب بود.

مهدی صورتی 1389/09/07 ساعت 06:13 ب.ظ

من بودم چرخ رو اختراع میکردم.
اگرم میشد فرقون رو هم عین این چینیا مخفی نمیکردم میزاشتم که زودتر پیشرفت کنن اینا.
ولی اگه میشد یه کاری کرد که نسل آدما منقرض میشد از همه بهتر بود

علی زال بهبهانی 1389/09/07 ساعت 09:45 ب.ظ

شاید چاقو برا شکار
لباس برا خودم و دوستان
و ...
در مجموع هر چیزی که EARLY باشه
خوب بود اختراعاتم ؟

100%

دقیقا همون کاری که یه انسان اولیه ی عاقل میکنه

پارسا 1389/09/07 ساعت 11:40 ب.ظ

چیزی برای خوردن:
بعدش خط برای توشتن و شروع علم

قاسم 1389/09/08 ساعت 12:22 ق.ظ

اما من چیزای بهتری اختراع می کردم.چیزایی که باعث بشه آدما هیچ و قت چیزی اختراع نکنند.اصلا چیزایی که باعث بشه آدما هیچ وقت پیشرفت نکنند تا ببینم بازم مثل سگ و گربه به جون هم میافتند و همدیگه را می کشند یا خیر.دین همدیگه را به رخ هم میکشند یا نه.
کسی را به خاطر اعتقاداتش اعدام می کنند یا نه.کسی را ...
چقدر دلم پر بودا!!

دریکوند 1389/09/08 ساعت 06:55 ق.ظ

مثل الان که به ذهنم فشار نمیارم و میگم بی خیال٬اونموقع هم میگفتم بی خیال چینی ها میسازند ما استفاده میکنیم!

محمد حسن قیصری 1389/09/08 ساعت 11:36 ق.ظ

اینا که دوستان میگند همش ممکنه
میشه حتی ادعای پیغمبری کرد و آیاتی هم از جانب خدا آورد.
اما اگه نظر منو بخایید در چنین مواقعی بهتره دوباره بخابی و ادامه خوابتو ببینی ولی خب برای من یکی که خیلی جالبه که ذهن یه آدم
غار نشین اینقدر خلاق باشه که بتونه تو خاب اینا رو ببینه.

اما جدا از شوخی اگه من باشم اول از همه کاغذ و قلم رو اختراع میکنم و شروع میکنم تا همه ی اون چیزایی که تو خواب دیدم رو توضیح بدم تا اگه خودم هم نتونستم تا وقتی میمیرم اختراعش کنم بعدیا یه چیزی دستشون باشه تا بتونن بسازنش.

اما خب شما نگران نباشید اگه مملکت اینیه که من میبینم و سردمداران و مردمانش اینا هستند. تا 100 سال دیگه به جای اون جامعه "هجری" که آقایون توصیف میکنند به جامعه "حجری" می رسیم و مجبور می شیم مثل انسان های غار نشین زندگی کنیم و هر شب خواب گذشته و آینده ببینیم.

امیر گودرزی 1389/09/11 ساعت 05:24 ب.ظ

بستگی داره اول از غار میومدم بیرون یه امار میگرفتم ببینم کجام اگه تو یه جنگل تو هاوایی جایی بودم خداروشکر میکردم قید اختراع هم میزدم میرفتم میشستم لب ساحل ولی اگه جای خوفی بود یه وسیله اختراع میکردم برا دفاع از خود