ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
قـرارِ آخـره اما ... بـرایِ اولیـن بـاره
که قلبم خالی از عشقه ... که حرفام نقطهچین داره
کجـا رفتـه هیاهـویِ هـزار و یک شبِ رویا ؟
کجـا جا مـونده مجـنـونِ همیشه عاشقِ لیلا ؟
تو کـه تو شهرِ تاریکی، به آغـوشـم امون دادی
چـرا خـورشـیدِ قلبت رو به نامحرم نشون دادی؟
دیگه حرفی نمیمونه ... دیگـه وقتِ رهائیـه
تهِ این کوچهی بنبست، دوراهـیِ جدائیـه!
□□□
نگام کـردی و لرزیدم، هـوایِ رفتنت سرده
مقصـر نه منـم نه تو ... فقط عشقه که نامرده!
غـروب روبـروی ما ، شبـو کمکم رقم میزد
تو میرفتـی و تنهایی به سمت من قدم میزد...
کم کم دارم شک می کنم.
شما علیرضا قنواتی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شک نکن البته با این توضیح که این شعر برا بعداز مرتب کردن محاسنم (ریش)می باشد
مشکوک می زنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا ؟
سلام
چیزی بوده و ما خبر نداشتیم؟
نکنه اون نامه برادر بسیجی رو که مجید نعمتی گذاشته تو وبلاگ مال تو بوده؟