نمیدونم چی بزارم عنوانش رو

خیلی زمان زیادی نمیگذره از شروع کار وبلاگمون (جایی که قبلا هم گفتم ولی بازم میگم که خیلیا حسرتش رو میخورن) بچه ها اومدن و عضو شدن (ازشون ممنونم) یه محیطی شد که خیلی جالب بود درسته که بعضیا کم کار کردن ولی بودن افرادی که جای اونا هم کار کردن!

یکیشون آقای نعمتی بودن که دوستان اینقدر گفتن مطلب میزاره که من بهش تذکر دادم ولی فکر نمیکردم که دوشاخشو از برق بکشه بیرون! البته جو یه جوری شده بود که همه فکرمیکردن کل کله!

در مقابل او مدتی که تو دانشگاه بودیم خیلی کمه ولی خوبیش اینه که همه همدیگرو میشناسیم.

خب دیگه آخه بعضی ها اینقدر تو دانشگاه ساکت بودن بر خلاف خودم که تازه ترم چهارم شناختیمشون!

خب دیگه میخواستم چی بگم چی شد. خیلی از بچه ها گرفتارن و نمیتونن به وبلاگ سر بزنن ولی سعی کنین که فراموش نشه وبلاگ.

میتونه محیطی باشه که مشکلاتمون رو داخلش مطرح کنیم از همدیگه کمک بگیریم تا بتونیم حلشون کنیم (بابا جون علمیش رو میگم فکر دیگه نکنین!).

نظرات 1 + ارسال نظر
پدریان 1389/08/04 ساعت 10:19 ب.ظ

مهدی جون تشکرمیکنم ازت برای راه اندازی این وبلاگ که کم کم داره ارزشش پررنگ میشه(حالا که تقریبا هیچکیو نمیبینیم)
در رابطه با این جمله اخرت اتفاقا نظر من غیر علمیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد