ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
گریه نمیکنم، نه اینکه سنگم
گریه غرورم رو به هم میزنه
مرد برای هضم دلتنگیاش
گریه نمیکنه، قدم میزنه
گریه نمیکنم، نه اینکه خوبم
نه اینکه دردی نیست، نه اینکه شادم
یه اتفاق نصفه ـ نیمهام که،
یهو میون زندگی افتادم
یه ماجرای تلخ ناگزیرم
یه کهکشونم، ولی بیستاره
یک قهوه که هرچی شکر بریزی
بازم همون تلخی ناب رو داره
اگر یکی باشه مَنو بفهمه
براش غرورم رو به هم میزنم
گریه که سهله، زیر چتر شونهش
تا آخر دنیا قدم میزنم
از این ترانه خاطره قشنگی دارم دوست داشتم شمام بخونیدش
شیطون چه خاطره ای؟!
اگه خبریه بگو، ما هم از شادیت، شاد بشیم.
سلام حاجی چه عجب بالاخره چشممون به جمال پست شما هم روشن شد
بابا« با ما به از این باش که با خلق جهانی»
مگه نوحه است که تو ازش خاطره داری!!!!!!! اونم چی!!!!! از نوع قشنگش!!!!!
سلام
چه عجب یه سری به رفقا زدی ( ما ز یاران چشم یاری داشتیم!!)
به چه زبونی فریاد بزنم که اگر شعری رو تو وبلاگ میزارید تو رو به اون خدایی که میپرستید اسم شاعرش رو هم ذکر کنید
راستی هر وقت دیدمت یادم بیار ازت در مورد این .... بپرسم
سلام
خیلی خیلی قشنگ بود