در انتظار نازل شدن شوهر !

نظرات 7 + ارسال نظر
احسان میرزایی 1389/06/29 ساعت 01:15 ب.ظ

سلام
پس اون مرده اون وسط چی می خاد
حداقل قبل از اینکه بزاریش رو وبلاگ یه نیگا بش بنداز سوتی ندی
یا می تونستی یه پلاستیک بکشی رو سر اون گل پسر

من معمولا یه جمع خانوم رو اونقدر که شما انتظار داری تیز تیز نگا نمیکنم.

پدریان 1389/06/29 ساعت 06:29 ب.ظ

بجز اون مرده یه پسر هم جلوشه
تازه کسی که عکس میگیره حلقه ازدواج دستشه...
از اینا گذشته بعضیهاشون (مثل شال انابیه)بهش میاد صاحب ۲فرزند باشه

عجب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حسن مجیدی 1389/06/29 ساعت 07:57 ب.ظ

چرا بی خودی گیر میدین به بچه؟؟؟ عکس به این قشنگی گذاشته همه تون انداختینش پشت دسک تاپتون حالا می گین چرا گذاشتی؟؟؟
مجید جون عکسش خیلی قشنگ( یی ) داشتش!!!
اصغر خان اون مرده هم یا یکی از نازل شده هاست یا شوهر همون زنه که ۲تا بچه داره. اصغر خان و آقا احسان گیر ندین وگرنه گیر میدم ها....

قربونت برم.
من دیگه از این به بعد همیشه پشتتم

احسان میرزایی 1389/06/29 ساعت 08:26 ب.ظ

سلام
من مجبور شدم باز جواب بدم
اولا اینکه سعی کنیم به سبک آقای دکتر احمدی نژاد به سوال ها جواب ندیم چون ایشون معمولا طوری می پیچونن که کسی دیگه اصلا به سوال فکر نمی کنه حال حکایت ماست
سوال رو جواب ندادید
دوما فکر نکنم اون دو خرمن سیبیل نیاز به تیز تیز نگاه کردن داشته باشه
سوما خوشبختانه یا بدبختانه اینقدر همه جورش توی خیابونا ریخته که دیگه نیازی نیست به عکسه چارتا پیرزن تیز تیز نگاه کنی دیگه چشم و دل همه سیر شده حداقل ما که این طوریم شما رو نمی دونم
چهارما هر عکسی رو ،هر حرفی رو نمیشه به اسم طنز نشون داد و زد طنز تعریف داره : نوشته ایست انقادی و خنده آور که خنده ی حاصل از آن خنده ی شادمانی نیست خنده ایست تلخ و دردناک که شخص یا مطلب مورد انتقاد را سرزنش می کند (کتاب زبان فارسی سال سوم دبیرستان) پس این عکس و عکس lcd بالایی طنز نیست شاید دروغه تعاریف رو عوض نکنیم
اگه قانع شدی معذرت خواهی کن

اولا این همه آدم،حتما باید این موجود رو مثال بزنی،دوما میان اون همه موی اون خانوما اون نیم مثقال سبیل به چشم من نیومد،سوما دلیل نمیشه وقتی تو خیابون دختر زیاده شما به خودتون اجازه بدین نگاشون کنین،چهارما شاید یکی دوست نداشته باشه با درد بخنده،در آخر هم به خاطر بی توجهیم! معذرت میخوام،ولی قانع نشدم.

حسن مجیدی 1389/06/31 ساعت 03:04 ق.ظ

آخ جون دعوا!!!
خیلی چاکریم داش مجید.
صفرما آقا احسان شرمنده واقعا منم الکی می خوام خودم رو قاطی کنم.
اولا آقای احمدی نژاد بزرگه ماست.
دوما واحد سنجش سیبیل از قدیم بیل بوده نه خرمن.
سوما بعدا بیا در این باره بنده یه مقدار شما رو امر به منکر و نهی از معروف کنم بلکم به راه راست هدایت شوی... که دیگه چشم و دلت سیر نشه!!! بعدم کدومشون پیر زن بودن؟؟؟؟
چهارما بنده هنرستانی بودم!!!
پنجما چرا موضوع بحث رو به بیراهه میبرین منظور از این مطلب این بوده که هوشیار باشین شوهر کم شده قحطی شوهر آمده... بشتابید... بشتابید... و از این حرفا... چه کار دارین که موظوع طنز هست یا نه... الان ما باید خوشحال باشیم... بخندیم!!!!!و می خندیم

قاسم محمدپور 1389/07/01 ساعت 11:42 ق.ظ

اجازه بدید من هم تشکر کنم از این عکس قشنگی که زحمت کشیدید.
ولی عیب ما ایرانی ها اینه که ببخشیدا ولی جنبه نداریم.
دوربین مخفی خارجی ها را می بینید, یارو با خانومه همچین شوخی می کنه که اگه ما ایرانی ها بودیم از هستی ساقطش می کردیم.
ولی اون خانم محترم می خنده و می گذرد.
اگه ناراحت شدی معذرت.

من جنبشو دارم،فقط جوابه دیگه ای نداشتم تو اون لحظه بدم،مجبور شدم بپیچونم

سمانه وطن نژاد 1389/07/03 ساعت 04:36 ب.ظ

اولا: حیف دیر این مطلبو دیدم وگرنه جنگ جهانی پیش میومد
دوما: عکس جالبیه..
سوما: دخترا به این قشنگی..
چهارما:اونا منتظر نازل شدن شوهر نبودن که...
یه شوهری داشت از دست همه خوش بختی هاش(خانومش)
خود کشی میکرد....این خانوم خوشکلها داشتن تشویقش میکردن یه وقت پشیمون نشه!!!
اون آقاهه(سیبیلوهه)هم استادشونه..داره واسشون توضیح میده!
ببین چه عکسی هم ازش میندازن!!!

پس خانوما واستادن که وقتی یارو اوفتاد تو هوا بگیرنش دیگه!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد