کی گفته به ای میگن گلایه؟؟

 

دیگه جونمون به لب رسیده! والله دیگه بریدیم!  مگه ما چقدر تو یه روز وقت داریم؟؟   

رفقا تو رو به اون واحدهایی که با هم پاس کردیم٬ شما رو به اون واحدهایی که با هم افتادیم... اینقدر نظر ندین!!! 

 

کار ما از صبح شده پاسخ دادن به نظرات شماها!! یه کم هم به فکر ما باشید٬ به پیر به پیغمبر ما هم کار و زندگی داریم!  

هر وقت وارداین بلاگ اسکای شدیم میبینیم شونصدتا نظر برامون اومده!   

اگه خدای ناکرده٬ روم به دیوار یه روز و فقط یه روز به وبلاگ سر نزنیم جناب آقای مدیریت( مهدی جان عزیز مون)  ما رو زنگ کش میکنه که چرا نظراتی که براتون میاد رو تایید نمی کنید؟ نمی دونم میدونید یا نه ولی فضای بلاگ اسکای محدوده و وقتی نظرات ارسالی تایید نشده زیاد میشن برای مدیران وبلاگ اخطار میفرسته و شاخ و شونه میکشه که ال میکنم و بل میکنم...   

فکر کردین چرا حالا تو وبلاگ فقط چند نفر هستند که مطلب میزارن ولی اوایل اینطور نبود؟ همینه دیگه  مثلا جناب اقا یا سرکار خانم .... که قبلا فعال بودن وقتی دید نمیتونه هر روز خیل عظیم نظراتو پاسخ بده ٬ ترجیح میده شرمنده این همه لطف رفقا نشه و دیگه مطلب نذاره!! 

 و اما سخن آخر ...  دوستان نیام باز ببینم واسه این پست ۴۷۳۵ تا نظر گذاشتید که من باز هم شرمنده مرام مهندسیتون میشماا. 

یا علی

نظرات 3 + ارسال نظر
مجید نعمتی 1389/06/10 ساعت 10:44 ب.ظ

سلام.
پس من خیلی پوست کلفتم،نه!
راستی از رامین رواقی چه خبر،از وقتی گفت قراره با شما فامیل بشه،دیگه خبری ازش نشده!

سلام

مجید جون یه سوال خصوصی!! شما که ماشاا.. مثل من هیکلی هستی ٬اگه پوستت هم کلفت باشه که دیگه میشه نتیجه گرفت در ساخت هیکلت از عنصر استخوان و ماهیچه اصلا استفاده نشده٬ درسته؟

رامین هم خوبه یعنی هنوز زندست . راستی اشتباه نشه قراره من باهاشون فامیل بشم نه اون با ما

محمد حسن قیصری 1389/06/11 ساعت 11:46 ق.ظ

واقعا که دستت درد نکنه
این گلایه ی به جایی بود
من خودم اون اوایل 35768923 نظر برام فرستاده بودند که خیلی طول کشید تا همش رو تایید کنم !!!!!!
تازه بلاگ اسکای هم محدودیت داره و وقتی نظرات از 1000 تا بیشتر میشه نمیتونه نشون بده و همون 0 رو نشون میده !!!!
بچه ها واقعا همه رو شرمنده کردند

قابلی نداشت محمد جان

والله اینا گفتن نداره٬ اسباب شرمندگیه ولی اوایل نظرات خیلی بود جوری که بعدازظهرا زن های همسایمون سبزی پاک کردن میذاشتن کنار و با لپ تاپ میومدند خونمون ٬ منم یه مودم وایرلس گرفته بودم و این بنده های خدا چند نفری در حین غیبت کردن به پاسخ دادن به نظرات بچه ها می پرداختند

پدریان 1389/06/11 ساعت 06:13 ب.ظ

نتونستم نظر ندم شرمنده!!
توی اولین پیام هام منم از همین نظراتشون میرنجیدم

از اینکه تونستم حرف دل رفقا رو بزنم در پوست خود نمی گنجم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد