ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
فاتح شدم
خود را به ثبت رساندم
خود را به نامی،در یک شناسنامه،مزین کردم
و هستیم به یک شماره ی مشخص شد
پس زنده باد یازده هزار و پانصد و شصت و یک(ش ش)
صادره از بخش دو،ساکن اراک
دیگر خیالم از همه سو راحت است
آغوش مهربان مام وطن
پستانک پر افتخار سوابق تاریخی
لالایی تمدن و فرهنگ
و جق و جق جقجقه ی قانون
آه خیالم از همه سو راحت است
از فرط شادمانی
رفتم کنار پنجره،با اشتیاق
هزار و سیصد و شصت و هفت(ت ت)بار هوا را که از غبار پهن
و بوی خاکروبه و ادرار،منقبض شده بود
درون سینه ام فرو کردم
و زیر هزار و سیصد و شصت و هفت قبض بدهکاری
و روی هزار و سیصد و شصت و هفت تقاضای کار نوشتم
حسن ...
(با عرض پوزش از خانم فروغ فرخزاد که شعرشان را تحریف نموده ام!)
چه جالب، این شعر بود!